رمان «پریان دره ی انار» از زبان چند شخصیت روایت می شود، اما شخصیت اصلی داستان، نوجوانی به نام «اسماعیل» است که دلباخته ی دختر عموی خود «صفورا» است. صفورا سه سال از اسماعیل بزرگتر است، و به همین خاطر اسماعیل جرأت ابراز علاقه و خواستگاری از او را ندارد. آن دو، شب های زیادی را به امید دیدن پری ها، زل می زنند به دره ی انار که از پنجره ی خانه ی اسماعیل پیداست. صفورا ازدواج می کند و به روستای دیگری می رود و اسماعیل پانزده ساله را با دره ی انار تنها می گذارد و بعد از آن است که پای اسماعیل به شکلی ناخواسته به ماجراهایی کشیده می شود...
امتیاز 0 نفر
برای ثبت نظر، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.