دختری دوان دوان به در قصر آمد و در زد. شاهزاده در را باز کرد و دختر وارد قصر شد.وقتی سر میز غذا نشسته بودند شاهزاده پرسید: «آیا این دختر، یک شاهزاده خانم واقعی است؟»مادرش جواب داد: «صبر کن تا او را امتحان کنیم.»موقع خواب، مادر یک نخود را روی تخت قرار داد و تشکی روی آن گذاشت. بعد تشک دیگری روی تشک اول قرار داد و دوباره یک تشک دیگر و یک تشک دیگر و یک تشک دیگر و …
امتیاز 0 نفر
برای ثبت نظر، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.