. اثری عاشقانه و طنز آلود از رفتار و عقل و احساس افرادی است که در مکانی واقع در جنوب غربی انگلستان زندگی می کنند .
بخشی از کتاب:
از وقتی دو خواهر بزرگترم رفتهاند، خانهمان خیلی ساکت شده است. بیشتر وقتها من و مامان با هم مینشینیم و دربارهی اتفاقات دو سال قبل صحبت میکنیم. اوه، دلتان برای ما نسوزد. ما نصف وقتمان را به دیدن الینور و ماریان سپری میکنیم، و حتی وقتی هم که اینجا هستیم، بدون دعوت نمیباشیم. همسایههایمان سر جان میدلتون و مادرزنش، خانم جنینگز سابقاً هیچ توجهی به من نداشتند، اما حالا که خواهرهایم ازدواج کردهاند، انگار به این نتیجه رسیدهاند که من در پانزدهسالگی آنقدر بزرگ شدهام که پروژهی واسطهگری ازدواج بعدیشان باشم. میدانید که بزرگترها چهجوری میتوانند باشند.
امتیاز 0 نفر
برای ثبت نظر، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.