داستان در فضای تابستان و پاییز سال 57 نگاشته شده یونس راوی داستان بعد از اینکه پدرش به دنبال اختلاف با مباشر ارباب سابق روستا و جر و بحث با رییس پاسگاه به زندان می رود مجبور می شود مسولیت خانه و کارهای نیمه کاره کشاورزی را برعهده بگیرد. در همان زمان پسر عمه راوی از سربازی فرار کرده و به روستا باز می گردد
حرف های ارسلان و ماجراهایی که یونس هنگام جست و جوی پدرش در شهر می بیند او را با ماجراهای تازه ای آشنا می کند...
امتیاز 0 نفر
برای ثبت نظر، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.