با پيداشدن حلقهای مدفون زير شنها همهچيز تغيير میكند؛ حلقهای که بعد از رفتن به دست امیلی دیگر بيـرون نمیآيد! پيـداشدن این حلقــه چنــان نپتيــون، فرمانروای دریاها، را به خشــم مـیآورد كه امیلی را نفرين میکند و قايقش را به طوفان سهمگين اقيانوس میسپارد. چه چيز نپتيون را آنقدر به خشم آورد؟ اين حلقه چه ويژگیای دارد؟ و بالاخره در قصــری اســرارآميز كه در دل اقيـانوس از انبوه مه سر برآورده، چه چيزی انتظار امیلی را میكشد؟
امیلی با شرکت در کلاسهای شنا رازی را کشف میکند که هم او را میترساند و هم به او تواناییای میدهد که تا سیزدهسالگی از آن مطلع نیست؛ رازی که مادرش تا سالها پنهان نگاه داشته و در پی کشف آن، زندگی دخترِ نیمهپریدریایی و نیمهانسانش چنان تغییر میکند که افسانههایی بس خواندنی رقم میخورد!
امتیاز 0 نفر
برای ثبت نظر، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.