در کتاب اول، آنی همان دختری است که آرزو دارد روزی خود را "آنی از گرین گیبلز" بنامد. "آنی شرلی بهمحض اینکه قدم میگذارد به مزرعهای روشن و دنج به نام گرین گیبلز، تمام وجودش لبریز میشود از تمنای ماندن. اما متیو و ماریلا چه؟ آیا او را برمیگردانند به یتیمخانه؟ آنی میداند که دختری لاغراندام با موهایی آتشین و خلقوخویی چون همان موها، چیزی نیست که آنها منتظرش بودند. اما اگر فقط نگهش میداشتند او هم تمام تلاشش را میکرد که سراسیمه در پی دردسر نگردد و هرآنچه به ذهنش میرسد بیدرنگ به زبان نیاورد. آنی با بقیه فرق دارد و متیو و ماریلا کاملاً آگاهاند که آنی دختری است منحصربهفرد با تخیلی بیانتها."
امتیاز 0 نفر
برای ثبت نظر، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.